پایگاه تخصصی تعزیه خوانی سنتی

امام خمینی (ره) : کربلا و فرهنگ عاشورا، اسلام را حفظ کرد، و باید این مکتب به همان سبک سنتی آن حفظ شود

پایگاه تخصصی تعزیه خوانی سنتی

امام خمینی (ره) : کربلا و فرهنگ عاشورا، اسلام را حفظ کرد، و باید این مکتب به همان سبک سنتی آن حفظ شود

پایگاه تخصصی تعزیه خوانی سنتی

مقام معظم رهبری:

در مجــالس عـــزاداری مــاه محـرم ‚ این سـه
ویــژگی ‚ باید وجـود داشته باشد:

1) عــــــاطفــه را نسبـــت بــه حسیـــن بـــن
علـی و خــــانــدان پیغمبر‚ علیهـم صلواه الله‚
بیشتـر کند.( علقه و رابطه و پیـوند عاطفی را
باید مستحکم تر سازد.چون رابطه ی عاطفی‚
یک رابطه یبسیار ذی قیمت است.
2) نسبت بــه حادثه ی عاشورا‚ باید دید روشن
و واضحـــی به مســـتمع بـــدهد.
۳) نسبت بــه معارف دیـن ‚ هـم ایجاد معرفت
و هم ایجاد ایمان و لو به نحو کمی کند.

هدف این وبلاگ تأکید بر تعزیـه خـوانـی سنتی
و تـرویج ایـن هنـر اصیـل اسلامی با عنایت به
منویات مقـام عظمــای ولایت و مـراجع عظـام
تقلید است. از عـزیـزان علاقه مند به این هنـر
دعـوت می شـود بـا نظــرات سازنده خویش ما
را در تـرویج تعزیـه سنتی و جلوگیـری از آسیب
های این هنر یاری فرمایید.

پایگاه تخصصی تعزیه خوانی سنتی

۲۰
تیر

سال60 هجری قمری: ورود مسلم بن عقیل(ع) به کوفه.

پس از دعوت کوفیان از امام حسین(ع) و ارسال نامه های بی شمار برای وی و درخواست از آن حضرت جهت رفتن به کوفه و بر عهده گرفتن رهبری قیام بر ضد یزید بن معاویه، آن حضرت، پسرعمویش مسلم بن عقیل(ع) را با نامه ای به سوی کوفیان اعزام کرد.

مسلم بن عقیل(ع) در پانزدهم ماه مبارک رمضان سال 60 قمری از مکه معظمه خارج گردید و از آن جا به مدینه منوره رفت و پس از تجدید دیدار با خانواده خویش و زیارت قبر شریف پیامبر(ص) و وداع با آن مضجع مطهر، به سوی کوفه حرکت کرد و در روز پنجم شوال همان سال وارد شهر عظیم کوفه گردید(1) و در خانه مختار بن ابی عبیده ثقفی، که از شیعیان مبارز و از مخالفان سرسخت بنی امیه بود، سکونت گزید. شیعیان مخلص و انقلابیون کوفه، که از حضور مسلم بن عقیل(ع)، به عنوان نماینده و سفیر امام حسین(ع) در این شهر آگاه شدند، دسته دسته به سوی وی شتافته و به وی خیر مقدم گفتند.

هنگامی که گروهی از آنان در حضور مسلم(ع) اجتماع می کردند، وی نامه امام حسین(ع) را برای آنان می خواند و مردم به خوبی گوش فرا داده و از شوق دیدار قریب الوقوع آن حضرت، گریه می کردند.

پس از آمادگی نسبی مردم، مسلم بن عقیل(ع) از آنان برای امام حسین(ع) بیعت گرفت و تعداد هیجده هزار تن از انقلابیون کوفه، در نخستین روزهای ورود مسلم، با وی بیعت کردند. مسلم بن عقیل(ع)، نامه ای به محضر امام حسین(ع) نوشت و آن حضرت را از وضعیت کوفه و بیعت مردم با وی، با خبر گردانید و از امام حسین(ع) درخواست نمود، که به سوی کوفه حرکت کند، تا شخصاً رهبری مردم را بر عهده گیرد.

از آن سو، هواداران بنی امیه و طرفداران یزید بن معاویه، همانند عبدالله بن مسلم حضرمی، عمارﺓ بن عقبه و عمر بن سعد، که از صاحب نفوذان کوفه بودند، برای یزید بن معاویه، نامه هایی به شام ارسال کرده و او را از وضعیت کوفه و بیعت شیعیان با مسلم بن عقیل(ع) آگاه نمودند و از وی درخواست کردند که به جای نعمان بن بشیر، عامل وی در کوفه، که با قیام مسلم بن عقیل(ع) برخورد جدی نمی کند، شخص دیگری بفرستد که دارای عزمی قوی و اراده ای راسخ باشد و در برخورد با مخالفان حکومت، شدت و خشونت به خرج دهد.

یزید بن معاویه، پس از مطالعه نامه هواداران خود در کوفه و مشورت با سرجون مسیحی، تصمیم گرفت عبیدالله بن زیاد، عامل خویش در بصره را با حفظ سمت، به حکومت کوفه نیز منصوب کند، تا با قساوت و شدتی که در وی وجود دارد، قیام مسلم بن عقیل(ع) و شیعیان و محبان اهل البیت(ع) را در کوفه سرکوب کند.(2)

1- وقایع الأیام (شیخ عباس قمی)، ص 69

2- الارشاد (شیخ مفید)، ص 381


منبع : سایت شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور

  • تعزیه خوانی سنتی حبیب آباد برخوار
۱۵
تیر

  • تعزیه خوانی سنتی حبیب آباد برخوار
۱۳
تیر

  • تعزیه خوانی سنتی حبیب آباد برخوار
۰۵
تیر


مسجد، خموش و شهر پر از اشک بی‌صداست
 ای چاه خون گرفته کوفه علی کجاست؟
 
ای نخل‌ها که سر به گریبان کشیده‌اید
 امشب شب غریبی و تنهایی شماست

 

دل‌ها تمام، خیمه آتش گرفته‌اند
 صحرای کوفه شام غریبان کربلاست
 
امشب علی به باغ جنان پیش فاطمه است
 اما دل شکسته او در خرابه‌هاست
 
سجاده بی‌امام و زمین‌ لاله‌گون ز خون
 مسجد غریب مانده و محراب، بی‌دعاست
 
باید گلاب ریخت پس از دفن، روی قبر
 امشب گلاب قبر علی اشک مجتباست
 
تو از برای خلق جهان سوختی علی!
 اما هزار حیف که دنیا تو را نخواست
 
ای چاه کوفه اشک علی را چه می‌کنی
 دانی چقدر قیمت این در پربهاست؟
 
باید به گریه گفت: علی حامی بشر
 باید به خون نوشت: علی کشته خداست
 
هر لحظـه در عزای علی تا قیام حشر
 «میثم» هزار بار اگر جان دهد رواست


***استاد سازگار***

  • تعزیه خوانی سنتی حبیب آباد برخوار
۳۱
خرداد

نور خدا نخله ى سینا، حسن

 هوش ربا، از دل موسى حسن

نغمه ى داوود از او پر ز شور

 راز شفا بخشى عیسى حسن

داد سلامش، ز ادب چون خلیل

 کرد سلام آتش او را حسن

نوگل و ریحانه‏ ى ختم رسل

 شاخه ى پر سایه ‏ى طوبى حسن

یاسمن سرو قد سبز پوش

 سیم تن گلرخ زیبا حسن

بنده‏ ى محبوب خدا مجتبى

 روشنى دیده‏ ى زهرا حسن

در صفت جود یدالله را

 آیت کبرى، ید بیضا حسن

شاه جوانان بهشت برین

 سبط نبى فاطمه سیما حسن

کفه‏ ى شاهین ترازوى عشق

 هست حسین بن على با حسن 

هر دو به عرش عظمت گوشوار

 سرخ حسین آمد و خضرا حسن

هر دو یکى، هر دو نکوتر ز خوب

 چون حسنین اند دو همتا حسن

تا نشود این یک از آن، اشتباه

 یاء حسین است در اینجا حسن

گر نبود کوچکى سن و سال

 نام حسین است به معنى حسن

فرق حسین است و حسن حرف یاء

 این حسن است، آن دگرى یا حسن

من که «حسان» این همه دارم گناه

کیست پناهم دهد الا حسن

 

حبیب الله چایچیان (حسان)

  • تعزیه خوانی سنتی حبیب آباد برخوار
۲۳
خرداد


به گزارش خبرنگار ادبیات و کتاب ایسنا، حمید سبزواری، شاعر شعرهای مشهور و ماندگار دوران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، در سن 91 سالگی در بیمارستان آسیای تهران دار فانی را وداع گفت.

گفته می‌شود، وصیت مرحوم سبزواری دفن در خانه قدیمی‌شان در شهر سبزوار بوده است و پسر آن مرحوم امروز (22 خرداد) با مسئولان سبزوار برای اخذ موافقت با اجرای وصیت استاد، جلسه خواهد داشت.

شعرهای بلند زنده‌یاد سبزواری، زبان گویای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است و پیشواز آمدن امام خمینی(ره) به کشور را با مشهورترین سروده‌اش، "خمینی ای امام" ، در اذهان مردم ایران جاودانه کرده است.

حسین آقا ممتحنی مشهور به حمید سبزواری، شاعر معاصر ایران و دارنده نشان افتخار جهادگر عرصه فرهنگ و هنر است. سبزواری زاده 1304 در سبزوار است که قبل از مدرسه، قرآن را در خانه و نزد مادرش آموخته بود. وی سرودن شعر را از چهارده‌سالگی آغاز کرد.

از آثار حمید سبزواری می‌توان به دیوان اشعار، کاروان سپیده، یاد یاران، سرود درد، گزیده ادبیات معاصر و سرود سپیده اشاره کرد. سبزواری در نتیجه مبارزات انقلابی، سال‌ها تلاش صادقانه شغلی و ذوق و قریحه بالای شاعری، تاکنون افتخارات متعددی را کسب کرده است.

او برای انقلاب شعر و شعار می‌ساخت که در راهپیمایی‌ها و نمازجمعه خوانده می‌شد؛ برخی از آن‌ها عبارت‌اند از: آمریکا آمریکا ننگ به نیرنگ تو، خمینی ای امام و الله اکبر خمینی رهبر.
  • تعزیه خوانی سنتی حبیب آباد برخوار
۱۶
خرداد

  • تعزیه خوانی سنتی حبیب آباد برخوار
۱۶
خرداد

  • تعزیه خوانی سنتی حبیب آباد برخوار
۳۰
ارديبهشت

  • تعزیه خوانی سنتی حبیب آباد برخوار
۲۴
ارديبهشت


داود فتحعلی بیگی :


داود فتحعلی‌بیگی 
تاریخ و محل تولد: 1329 - سلطانیه زنجان
تخصص: کارگردان، نویسنده، بازیگر، پژوهشگر، مدرس
تحصیلات: کارشناسی نمایش از دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، 1356دریافت مدرک درجه یک هنری(معادل دکتری) از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛1380 

  • تعزیه خوانی سنتی حبیب آباد برخوار
۲۰
ارديبهشت

  • تعزیه خوانی سنتی حبیب آباد برخوار
۲۰
ارديبهشت


به نقل از کانال تلگرامی شورای عالی تعزیه استان اصفهان :


به اطلاع کلیه شبیه خوانان استان می رساند: شورای تعزیه قصد دارد جهت سامان دهی گروه های تعزیه و شبیه خوانان استان کارت عضویت زیر نظر و توسط اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر نماید. ضنما کلیه کارت هایی که قبلا صادر شده است از نظر این شورا و اداره کل فاقد اعتبار می باشد. از گروه های تعزیه درخواست می گردد جهت ثبت نام وتکمیل پرونده گروه خود به اداره فرهنگ وارشاد شهرستان مربوطه مراجعه نمایند.


  • تعزیه خوانی سنتی حبیب آباد برخوار
۱۶
ارديبهشت

  • تعزیه خوانی سنتی حبیب آباد برخوار
۱۴
ارديبهشت


کاتبان و شبیه‏ نامه‏ نگاران، در پایان شبیه‏ نامه‏ ها، عموما خود را «اقلّ‏ العباد» می‏خوانند و قلم را وقف تحریر شبیه‏ نامه می‏ سازند. چه بسیار شبیه ‏خوانانی که جوهر قلم بر سینه کاغذ روانه کردند و سوی چشمان، وقفِ نوشتن نسخه‏ ها و بیاضها و جُنگها و طومارهای شبیه‏ خوانی کردند و به سوزن خون پالای مژگان و به خطّاطی و مشّاقی و ملاحت قلم و قلم ‏گیری بقاعده، در شمایل‏ کشی نیز شُهره گشتند و نگاره ‏های مذهبی بی‏ نظیری از خود به یادگار گذاشتند یا قلم در حَرَم بقاع مُتبرّکه به جولان در آوردند و دیوارهای عریانِ صحن و آرامگاه امام‏زاده ‏ها را به گُلْ‏نقشِ شهادت آراستند.
افزون بر آنچه گفتیم، اصولاً باید به این نکته ظریف عنایت داشته باشیم که شبیه‏ خوانی در حیطه «جامعه ‏شناسی تعاون» و همیاری قرار می‏گیرد؛ فی‏ المثل اگر کسی صاحب اسب سفیدی باشد، به شبیه‏ خوانان وعده می ‏دهد که روز عاشورا این باره" 6 " نجیب را شبیه ذوالجناح ـ مرکب زبان‏دان آقا اباعبداللّه‏ (ع) ـ خواهد کرد.

اسبان ابلق و اشقر" 7 " و اشهب" 8 " را نیز دارندگان این اسبان، مهمیز خواهند بست تا اشقیاخوانانی از شمر و سنان و خولی و انس و... بر گُرده این باره‏ها سوار شوند.
چه بسیار هنگام که شترداران از فراسنگها راه، شتاب‏زده افسار شتران در دست گرفته و به تعجیل، قطار اشتران را به میادین شبیه‏ خوانی آورده اند تا اسرا ضمن «هجران‏ خوانی» بر ناقه‏ های عریان سوار شوند و محملهای شکسته را بر کُوهان این حیوان بربندند.

علاوه بر این آنان که مهارتی در «نعش‏ سازی» دارند، به دقّت و کوشش در آراستن و پیراستن «نعش»، آستین همّت بالا می‏زنند و پیکانهای خون‏ آلود، شمشیرهای شکسته و سنانها را به روی نعشها قرار می‏دهند و پرندگان خون ‏آلود را به یاد عاشورا، با شهپر خونین نمایان می‏سازند؛ تو گویی از دشت تفته کربلا تا مدینة‏النّبی پر خواهند کشید و پیک و قاصد خواهند شد تا واقعه الم‏بار کربلا را خبر دهند... اینک غمین و محزون بر سینه نعشها می‏ نشینند و تداعی آن ماتم عظما صورت می‏گیرد.
دیده شده است که خیّاطان هر دیار، به پیشواز محرّم می‏روند و بدون هیچ چشم داشتی و درخواست قراضه‏ای از زر و نقره و مس و دوخت پیراهن سینه ‏زنان و زنجیر زنان و لباس شبیه‏ خوانان را عهده ‏دار می‏گردند و در روزهای عزاداری و شبیه‏ خوانی، خود در «لباس ‏پوش‏ خانه» و پشت صحنه حاضر می‏شوند و در بزرگ کردن و کوچک کردن پیراهن ها یا دوختن سربندهای شبیه‏ خوانان، به آنان مدد می‏ رسانند.

سابقا، آهنگران راسته بازار شهرهای بزرگ، به مهربانی و الفت، زنجیرهایی را که بر اثر مرور زمان، حلقه ‏هایشان از هم گسیخته و زخمی بر پشت زنجیر زنان وارد می‏آوردند، به زیر پتک می‏گرفتند و با آوردن قطراتی از اشک بر دیدگان، از زنجیر زنان التماس دعا می‏کردند و دیناری از باب حق‏ الزّحمه دریافت نمی‏ نمودند. همین مردم باصفا و اهل دیار وفا برای حفظ گرمای اجاق تعزیه و بقای رسم شبیه‏ خوانی، وصیّت نامه‏ های ویژه‏ ای داشتند و با حضور گواهان، دست‏خطّی آماده می‏کردند و ورّاث خود را ملزم به رعایت وصایای خود می ‏نمودند. در سندی تعزیه میراث جاویدان بنی نوع انسان است و وسیله تذکار ظلم ظالمان و جبر اشقیا، و یادآور ایستادگی و مقاومت دریادلان است.
که همراه این مقاله است، خوانندگان ارجمند، به رأی ‏العین ملاحظه می ‏فرمایند که بعد از قید و ذکر: «الحمدللّه‏ الواقف علی کُلّ واقف والصلوة والسلام علی رسوله و آله و...» آمده است:
عالی‏ شأن عزّت ‏پناه و سعادت‏ نشان، زبدة‏ الاعیان آقامُحمّدعلی، ولدِ غفران ‏پناه حاجی ‏ابراهیم و... از ولایت رشت، املاکی از خود را برای تعزیه ‏داران «حضرت سیدالشهدا» وقف نموده و ولد ذکور خود، آقامیرزا مُحمّدطاهر و اولاد ذکور او را نسلاً بعد نسل مُوظّف به رعایت مواد مندرج در وصیّت‏نامه خود نموده است. صورت وقف به این تفصیل است که مُتولّی بعد از وضع حق ‏التّولیت که یک عشر است، دو عشر از سه عشر دیگر را صرف تعمیر، احیا و آبادی املاک موقوفه بکند و سه عشر دیگر از هفت عشر را صرف تعزیه‏ داری «حضرت سیدالشهدا» مصروف نماید و حتّی اگر املاک موقوفه احتیاج به احیا و آبادی نداشته باشد، درآمد اضافی، صرف تعزیه‏ داری شود. گواهان و شهود نیز به این وقف و امر خیر اعتراف کرده و سند را به تاریخ «سیّم شهر ربیع ‏المولود» 1271 قلمی و مهر کرده ‏اند.
آنچه تحت عنوان «تعزیه؛ هنر وقفی» گفتیم، فقط درآمدی بود بر مقوله بسیار پُراهمیّتی که غیر از رعایت بُعد «آیینی ـ مذهبی» تعزیه، یادآور مساعدتها و معاضدتها و پشتیبانی‏ های عامّه مردم است که تعزیه را هنر عتیق ایران و شبیه‏ خوانی را والاترین نمایش مذهبی در جهان شناسانده ‏اند. جدا دریغ است که سنّتهای پسندیده را نادیده بگیریم و به جای الفاظ و اصطلاحاتی مانند: «اجیر شرعی» شدن بر اولیا، از سفته و چک و دستمزد برای شبیه‏ خوانی صحبتها بداریم و تعزیه را هنر ذلیل و ضعیف بنمایانیم و تحریفها در قلمرو این هنر برجسته وارد سازیم و حتّی با کمال شرمندگی، اشیاء وقفی تکیه‏ ها را به چوب حراج آشنا کُنیم و مُهر و نشان و نام واقف را به ضرب سمباده از روی ابزار تعزیه پاک نماییم تا مگر کیسه ‏ای بردوزیم و قراضه‏ ای از زر به دست آوریم!

تعزیه هنر مردمی است و سبب ماندگاری این هنر بی ‏ریا همان است که مردم کوچه و بازار همواره به دلسپاری و عشق، در حفظ و نگهداشت این هنر آیینی ـ مذهبی کوشیده‏ اند. شأن و وقار این هنر را از یاد نبریم و آثار مثبت اجتماعی و تأثیرات عمیق روحی ـ اخلاقی تعزیه را فراموش نکنیم.
تعزیه، میراث جاویدان بنی نوع انسان است و وسیله تذکار ظلم ظالمان و جبر اشقیا و قوم دغا، و یادآور ایستادگی و مقاومت دریادلان است و مِهر اولیا و طایفه سرسپار خدا. تعزیه، هنر مقاومت است، قدر این هنر را بدانیم.

منبع : سایت راسخون
  • تعزیه خوانی سنتی حبیب آباد برخوار
۰۲
ارديبهشت

مصرع ناقص من کاش که کامل می شد

شعر در وصف تو از سوی تو نازل می شد

 

شعر در شأن تو، شرمنده به همراهم نیست

واژه در دست من آن گونه که می خواهم نیست

 

من که حیران تو حیران توام می دانم

نه فقط من که در این دایره سرگردانم

 

همه ی عالم و آدم به تو می اندیشد

شک ندارم که خدا هم به تو می اندیشد

 

کعبه از راز جهان، راز خدا آگاه است

راز ایجاز خدا نقطه ی بسم الله است

 

کعبه افتاده به پایت سر راهت سرمست

«پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست»

 

کعبه وقتی که در آغوش خودش یوسف دید

خود زلیخا شد و خود پیرهن صبر درید

 

کعبه بر سینه ی خود نام تو ای مرد نوشت

قلم خواجه ی شیراز کم آورد، نوشت:

 

«ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه

مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه»

 

می رسد دست شکوه تو به سقف ملکوت

ای که فتح ملکوت است برای تو هبوط

 

نه فقط دست زمین از تو، تو را می خواهد

سالیانی ست که معراج خدا می خواهد-

 

زیر پای تو به زانوی ادب بنشیند

لحظه ای جای یتیمان عرب بنشیند

 

دم به دم عمر تو تلمیح خدا بود علی

رقص شمشیر تو تفریح خدا بود علی

 

وای اگر تیغ دو دم را به کمر می بستی

وای اگر، پارچه ی زرد، به سر می بستی

 

در هوا تیغ دو دم نعره ی هو هو می زد

نعره ی حیدریه «أینَ تَفرو» می زد

 

بار دیگر سپر و تیغ و علم را بردار

پا در این دایره بگذار عدم را بردار

 

بعد از آن روز که در کعبه پدیدار شدی

یازده مرتبه در آینه تکرار شدی

 

راز خلقت همه پنهان شده در عین علی ست

کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی ست

 

روز و شب از تو قضا از تو قدر می گوید

«ها علیٌ بشرٌ کیفَ بَشر» می گوید


                                                       " سید حمید رضا برقعی "

  • تعزیه خوانی سنتی حبیب آباد برخوار
۲۹
فروردين

جابر عناصری در سال 1324 در شهر اردبیل زاده شد. او از کودکی به تعزیه و شبیه خوانی علاقه مند بود. دکتری خود را در رشته فلسفه از دانش گروه : علوم انسانی رشته : علوم اجتماعی گرایش : تعزیه خاطرات کودکی : علی عناصری( پدر جابر) بدلیل علاقه و ارادتی که به ائمه اطهار علیهم السلام داشت، هر ساله مراسم عزاداری، شبیه خوانی و تعزیه را در منزل خود برپا می نمود. جابر از کودکی به شبیه خوانی و تعزیه علاقه مند بود. و زیر نظر پدر، مراسم شبیه خوانی را آموخت. در زمانی که پدرش مراسم شبیه خوانی را برگزار می نمود، جابر مشق های خود را در پشت نسخه های تعزیه می نوشت.اوضاع اجتماعی و شرایط زندگی : جابر عناصری در یک خانواده فرهنگی - مذهبی در اردبیل به دنیا آمد . و بدلیل علاقه پدرش به ائمه اطهار و اجرای مراسم تعزیه و شبیه خوانی در منزل وی، جابر به تعزیه علاقه مند گردید. پدرش نیز یکی از مردان سرشناس اردبیل بود و در نظر مردم بسیار محترم بود. خانه او نیز هر ساله محل برگزای مراسم تعزیه و شبیه خوانی بود. از این رو در همه جای آن آلات و ادوات شبیه خوانی و تعزیه به چشم می خورد.
  • تعزیه خوانی سنتی حبیب آباد برخوار
۲۸
فروردين

بخش هفتم :

حجت الاسلام والمسلمین سید محمد مومنی در ادامه آسیب های تعزیه خوانی گفتند : مسالۀ دیگر سر راه گرفتن و آمدن حر خدمت امام است. البته این در حبیب آباد خوانده می شود و نمی دانم این تعزیۀ 72 تن را در جاهای دیگر اجرا می کنند یا خیر؟ که خلعت پوشی هم دارد. بعد از گفتگوهای حر با امام ، آنجایی که امام می فرماید : کند مادرت در عزایت فغان ؛ حر اینجا چه کار می کند؟ آیا بر روی امام شمشیر می کشد؟ اینجا حر ادب نشان داد و گفت یابن رسول الله اگر کسی دیگر نام مادر مرا می برد بدنش را پاره پاره می کردم ولی : من چه گویم در جواب تو زبانم لال باد...

سپس حر می گوید : مادر تو فاطمه بنت رسول اطهر است /  بهترین خلق عالم جفت پاک حیدر است 

بنده جُنگ تعزیه 72 تن قدیم را دیدم و این عبارات :

ای وای بر تو ای پسر مرتضی علی /  گویی تو ننگ بر من ایا پور حیدری ...

بردار گُرز تو ای حر و پا در رکاب کن... و بعد هم می گوید : یابن سبط المصطفی آتش زدی بر پیکرم ... 

در آن نبود. این دو بیت نباید خوانده شود . گذشته از اینکه "یابن سبط المصطفی" غلط است و صحیح آن "یابن بنت المصطفی" است. سبط یعنی نوۀ دختری و "یابن سبط" اشخاصی همچون علی اکبر می شوند نه امام حسین (ع).

استاد حوزه و دانشگاه و پژوهشگر تعزیه افزودند : در تعزیه حضرت زهرا (س) در وصیت های حضرت زهرا به امیر المومنین اشعار توهین آمیز زیادی است . مثلا آن جایی که می گوید برای فرزندانم هوو نیاور و یا اگر نیمه شب بیدار شدند چه کار کن و ... که اینها توهین به امیر المومنین است . وصیت نامه های خوبی برای حضرت زهرا سروده شده ، آنها را باید خواند.

ایشان در خصوص تعزیه امام حسن (ع) بیان کردند : کسانیکه تعزیه امام حسن (ع) می خوانند ، آن موقعی که امام حسین (ع) می آید بالای سر امام حسن  می بیند که برادرش زهر خورده، دست دراز می کند کاسه زهر را بخورد که این هم توهین به امام حسین (ع) است تا حدی که امام حسن طاقت ندارد جلوی امام حسین را بگیرد زینب را خطاب می کند که بیا جلو و کاسه زهر را از حسین بگیر. این که می شود خودکشی و چنین نسبت توهین آمیزی به امام معصوم صحیح نیست . اینها باید اصلاح شود...

ادامه دارد


  • تعزیه خوانی سنتی حبیب آباد برخوار
۲۵
فروردين

برای اولین بار باز خوانی پیش واقعه های بیش از صد و پنجاه سال تعزیه ی ایران

تحقیق ٬ تألیف ، تنظیم و ویرایش  و اجرا

اسدالله علی عسگری رنانی

با همکاری  ، نظارت و اجرای استاد حسن منصوری

کاری از مکتب خانه ی حجاز دفتر واحد موسیقی تعزیه انجمن استان اصفهان

  • تعزیه خوانی سنتی حبیب آباد برخوار
۲۲
فروردين

رییس ، معاون فرهنگی و تعدادی از اعضای ستاد برگزاری نماز جمعه حبیب آباد به همراه جمعی از پیشکسوتان تعزیه حبیب آباد ( از جمله آقایان حاج مصطفی فقیه ، مصطفی محسنی ، محمد طالبی، رضا بیگی) و تعدادی از تعزیه خوانان این شهر با حضور در مسجد جامع اسلام آباد برخوار در مراسم هفتمین روز درگذشت مرحوم حاج علی اعظمی شرکت نمودند. در این مراسم که اقشار مختلف مردم ، هیآت مذهبی ، تعزیه خوانان از شهرهای مختلف استان حضور داشتند ، آقای محمد طالبی (ذاکر اهل بیت و از تعزیه خوانان حبیب آباد) دقایقی به مرثیه سرایی پرداخت.


  • تعزیه خوانی سنتی حبیب آباد برخوار
۲۱
فروردين


 

قسمتی از تعزیه شهادت امام (ع) - شمر : مرحوم اعظمی

 

مصاحبه سایت تعزیه سیرجان با استاد مرحوم حاج علی اعظمی(علی شمر)

لازم به ذکر است این مصاحبه توسط سایت تعزیه سیرجان صورت پذیرفته و منتشر شده که عینا جهت مشاهده شما علاقه مندان به هنر تعزیه درج می گردد. پایگاه اطلاع رسانی تعزیه خوانی سنتی حبیب آباد برخوار ، مسئولیتی در قبال مطالب نقل شده ندارد...

  • تعزیه خوانی سنتی حبیب آباد برخوار